عدالت اجتماعی، رؤیایی در دست مددکاری اجتماعی؟

عدالت اجتماعی، رؤیایی در دست مددکاری اجتماعی؟

مددکاری اجتماعی، حرفه‌ای برخاسته از دل نابرابری‌ها و دردهای اجتماعی است. این رشته با هدف حمایت از افراد، گروه‌ها و جوامع آسیب‌پذیر، همواره در تلاش بوده تا از طریق توانمندسازی و ارائه خدمات، به تحقق عدالت اجتماعی کمک کند.

اما آیا در دنیایی که شکاف‌های طبقاتی، تبعیض‌ها و نابرابری‌ها عمیق و ریشه‌دار هستند، مددکاری اجتماعی می‌تواند به تنهایی از عهده چنین مأموریت بزرگی برآید؟ پاسخ به این پرسش نیازمند نگاهی واقع‌بینانه به نقش و چالش‌های این حرفه است.

نقش مددکاری اجتماعی در تحقق عدالت اجتماعی

مددکاری اجتماعی بر پایه ارزش‌های محوری چون عدالت، حقوق بشر، کرامت انسانی و مسئولیت جمعی بنا شده است. مددکاران اجتماعی در تلاش برای تحقق عدالت، رویکردهای متفاوتی را در پیش می‌گیرند:

  • توانمندسازی فردی و گروهی: مددکاران با کار مستقیم با افراد و خانواده‌ها، به آن‌ها کمک می‌کنند تا مشکلات خود را حل کرده، مهارت‌های لازم برای زندگی مستقل را کسب کنند و از حقوق خود آگاه شوند. این توانمندسازی، گامی اساسی برای کاهش احساس درماندگی و افزایش قدرت افراد برای مطالبه حقوقشان است.
  • حمایت از گروه‌های آسیب‌پذیر: مددکاران اجتماعی به عنوان مدافع و حامی گروه‌های حاشیه‌نشین و آسیب‌پذیر مانند کودکان کار، زنان سرپرست خانوار، افراد دارای معلولیت و سالمندان، صدای آن‌ها را به گوش جامعه و نهادهای مسئول می‌رسانند و برای رفع تبعیض‌ها تلاش می‌کنند.
  • مشارکت در سیاست‌گذاری‌های اجتماعی: مددکاران اجتماعی با اتکا به دانش و تجربه میدانی خود، در اتاق‌های فکر و نهادهای سیاست‌گذار حضور یافته و با ارائه پیشنهادات سازنده، به اصلاح قوانین و برنامه‌های اجتماعی در جهت توزیع عادلانه‌تر منابع و فرصت‌ها کمک می‌کنند.
  • آموزش و آگاه‌سازی جامعه: یکی از مهم‌ترین نقش‌های مددکاری اجتماعی، آگاه‌سازی جامعه نسبت به ریشه‌های نابرابری و تبعیض است. این حرفه با برگزاری کارگاه‌ها، سمینارها و انتشار محتوا، به مردم کمک می‌کند تا نگاهی انتقادی به ساختارهای اجتماعی داشته باشند و برای ایجاد تغییرات مثبت، وارد عمل شوند.

چالش‌های مددکاری اجتماعی در مسیر عدالت‌خواهی

با وجود تلاش‌های بی‌وقفه، مددکاری اجتماعی برای تحقق عدالت اجتماعی با چالش‌های بزرگی روبه‌رو است که می‌توان آن‌ها را در سه سطح خرد، میانی و کلان دسته‌بندی کرد:

  • چالش‌های ساختاری و کلان: نابرابری‌های عمیق اقتصادی، سیاست‌های ناکارآمد، فساد اداری و بوروکراسی پیچیده، موانع بزرگی در برابر اقدامات مددکاری اجتماعی هستند. مددکاران اغلب با سیستم‌هایی روبه‌رو می‌شوند که خود منشأ بی‌عدالتی هستند و تلاش‌های فردی یا گروهی آن‌ها برای ایجاد تغییرات کلان با مقاومت‌های جدی مواجه می‌شود.
  • چالش‌های منابع و حمایت: کمبود منابع مالی، نبود حمایت‌های قانونی کافی و عدم شناخت جایگاه واقعی مددکاری اجتماعی در میان تصمیم‌گیران، توان این حرفه را برای انجام اقدامات گسترده و پایدار کاهش می‌دهد.
  • چالش‌های حرفه‌ای: فرسودگی شغلی، مواجهه روزمره با درد و رنج انسانی و نیاز به حفظ تعادل بین همدلی و بی‌طرفی حرفه‌ای، از جمله چالش‌هایی هستند که مددکاران را تحت فشار قرار می‌دهند.

نتیجه‌گیری: مددکاری اجتماعی، فراتر از یک شغل

در پاسخ به این پرسش که آیا مددکاری اجتماعی به تنهایی می‌تواند عدالت اجتماعی را محقق کند، باید گفت: خیر.

تحقق عدالت اجتماعی، فرآیندی پیچیده و چندوجهی است که نیازمند مشارکت همه نهادهای اجتماعی، اقتصادی و سیاسی است. با این حال، این بدان معنا نیست که تلاش‌های مددکاری اجتماعی بی‌ثمر است. مددکاری اجتماعی، بیش از یک شغل، یک جنبش و یک فلسفه است که بر پایه این باور استوار است که هر انسانی شایسته زندگی با کرامت است.

مددکاری اجتماعی در برابر این همه تبعیض و نابرابری، نقشی حیاتی ایفا می‌کند؛ نقش چراغ‌راه، کاتالیزور و مدافع.

مددکاران با هر اقدام کوچک خود در توانمندسازی یک فرد، حمایت از یک خانواده و آگاه‌سازی یک جامعه، جرقه‌ای برای تغییر ایجاد می‌کنند.

آن‌ها در خط مقدم مبارزه با بی‌عدالتی قرار دارند و با وجود تمامی چالش‌ها، امید به آینده‌ای عادلانه‌تر را زنده نگه می‌دارند. بنابراین، مددکاری اجتماعی شاید به تنهایی قادر به تحقق عدالت نباشد، اما بدون حضور فعال و تأثیرگذار آن، تحقق این آرمان بزرگ، ناممکن خواهد بود.

عدالت اجتماعی، رؤیایی در دست مددکاری اجتماعی؟
عدالت اجتماعی، رؤیایی در دست مددکاری اجتماعی؟
رسانه تاب آوری ایران رسانه تاب آوری ایران
دکمه بازگشت به بالا